در زیر شهر نوشآباد، بزرگ ترین و شگفتانگیزترین ساختارهای معماری شهری دور از چشمها پنهان مانده است. این شهر که در سال 1383 کشف شد، بزرگ ترین شهرزیرزمینی دستکن جهان و از بزرگ ترین سازههای بشر قدیم است
احسان سجادی
دنیای پردازش آنلاین: در کتاب تاریخ قم درباره نوشآباد اینگونه آمده است:
«انوشآباد این دیه را از بهر آن بدین نام کردند که یکی از اکاسره (ساسانيان) بدان ناحيت بگذشت به چشمهای که آنجاست فرود آمد و آن چشمه و موضع را خوش یافت. بفرمود تا به آنجا دیهای بنا نهادند و انوشآباد نام کردند»
و یا در کتاب تاریخ کاشان نوشتهی مرحوم نراقی اینگونه بيان میدارد:
«پس از ویرانی سيلک، ساکنانش به چشمهساران از جمله انوشآباد و نياسر مهاجرت نمودند»
اما حکایت نوشآباد برخلاف همهی آثار تاریخی، در زیرزمین رقم خورده است، شهری با شبهای بیسحر که مردمش با طی 43 پله به استقبال نور و بهار میآمدند.
در زیر شهر نوشآباد، بزرگ ترین و شگفتانگیزترین ساختارهای معماری شهری دور از چشمها پنهان مانده است.
این شهر که در سال 1383 کشف شد، بزرگ ترین شهرزیرزمینی دستکن جهان و از بزرگ ترین سازههای بشر قدیم است.
شهر زیرزمینی اویی، شهری سه طبقه و کاملاً دستساز است که طبقهی اول آن در عمق سه متری و طبقهی سوم در عمق 16 متری از سطح زمین ساخته شده و ارتفاع هر طبقه حدود 180 سانتیمتر است.
وسعت و پیشینیهی تاریخی این شهر، اثری فراتر از مراکزی است که به عنوان شهر زیرزمینی در کوبرپدی استرالیا یا کاپادوکیه ترکیه یا ونکوور کانادا معرفی شدهاند.
شهر زیرزمینی نوشآباد با معماری دستکن پرتویی از هنر اصیل ایرانی است که با بهرهگیری از ظرفیتهای طبیعی و نبوغ انسان، ظهور پیدا کرده و نشان از تطابق و تکامل فرهنگی انسان در تعامل با محیط دارد.
ویژگی این نوع معماری در عملکرد فضاهای مختلف مورد نیاز بشر نشان میدهد که بانیان دستکنها ضمن رفع نیاز به سرپناهی برای گذران روزمرهی زندگی، نگرش مذهبی و اجتماعی را نیز در این ساختوسازها در نظر داشتهاند.
شهر زیرزمینی اویی، در زیر بافت شهر نوشآباد در سه طبقه با عمق بین 4-18 متر به صورت دستکن ایجاد شده است.
فضاهای متعددی از جمله اتاق، راهرو و چاهها و کانالها در فضایی عمیق زیرزمینی پاسخی برای چرایی حفر و ساخت ایجاد میکند که در امان ماندن از دست اشرار میتواند پاسخی برای این پرسش باشد.
تا سال 1381 هیچ اطلاعات مستندی از این مجموعه از لحاظ سامانهی دفاعی و پناهگاهی از آن در دست نبود و به دخمههای اسرارآمیز شهرت داشت که بعدها آوای اخطار دشمن یعنی اویی(اوهای) نام گرفت.
این مجموعه از طریق راههای ورود مخفی از منازل، قلعهی خشتی مجاور شهر، چاههای داخل مساجد و باغها و بازارها در زمان حملهی دشمن، امکان دسترسی سریع و فرار ساکنان را فراهم میکرده است.
در ابتدا به چگونگی کشف و شناسایی این اثر پرداخته و سپس دربارهی ویژگیهای آن توضیحاتی خواهیم داد.
در گذشته ساکنان این شهر فاضلابهای خانگی خود را در گودالهایی در پشت منازل خود هدایت و از کود آن برای کشاورزی استفاده میکردند. سپس ساکنان برای دفع فاضلاب اقدام به حفر چاههایی به عمق 10 متر و انباره به قطر 3 متر، در منازل خود مبادرت نمودند.
در نتیجه با شروع حفر چاه در سطح شهر در عمق 10متری در بعضی از منازل، به فضاهایی برخورد کردند، تصور میشد که به رشته قناتهایی که از زیر شهر عبور میکرده، برخورد نمودند و در نهایت با این تصور که سیستم فاضلاب منازلشان نیازی به تخلیه ندارد و هیچ زمانی چاه پُر نمیشود، به آن هدایت نمودند. یکی از این فضاها نیز در طی حفر چاه فاضلاب در منزل نگارندهی این مقاله که آن زمان پنج سال بیشتر نداشت و در حیاط منزل به بازی مشغول بود؛ شاهد هیاهویی در داخل چاه شد.
در عمق 9 متری داخل چاه زیر پای مقنی ریزش کرد و صدای مهیبی به گوش رسید و اهالی محل برای نجات آن وارد چاه شدند و به کمک مقنی رفته وی را از چاه بیرون آوردند.
چند نفری مجدداً وارد چاه شدند و با یک رشته سیم سیار برق بلند و لامپ به تماشای محلی رفتند که تاکنون از آن در زیر پای خود بیخبر بودند. مشاهداتشان را اینگونه بیان داشتند:
«اتاقهایی که طاقچه دارد و جای نیش کلنگ بر بدنه و سقف اتاقها به خوبی دیده میشود و هر اتاق از طریق راهرویی به هم وصل است.
در بدنهی دیوارها حفرههایی تعبیه شده که برای قرار دادن چراغهای پیهسوز است و چاههایی که در کف اتاقها وجود دارد، به پایین راه دارد و در کنار چاهها تختهسنگ و سنگ آسیاب و قلوهسنگ وجود دارد و فضاها به صورت شرق به غرب امتداد دارد. در داخل اتاقها توالت هم تعبیه شده است»
ولی در نهایت این نتیجه حاصل شد که این سازه ها احتمالاً مربوط به قناتهای شهر باشد و درب چاه بسته شد تا سال1381. شهر زیرزمینی اویی آنچه به نام شهر زیرزمینی معروف است، درواقع ساختارهای متراکم، پیچیده و گستردهای چون دالانهای باریک تو در تو و اتاقهایی با ابعاد کوچک است.
شهر زیرزمینی اویی در زیر بافت قدیم شهر شکل گرفته و تا سطح کنونی شهر نیز گسترده شده است. وسعت این شهر به دلیل ارتباط میان محلهها و حفاظت از جان و مال مردم در مواقع ناامنی زیاد بوده و در دو سطح افقی و عمودی گسترش یافته است.
این معماری دستکم در شهر نوشآباد با واژهی «اویی» نامیده میشود. غیر از ورودی اصلی ارتفاع تمام قسمتهای اویی به قد طبیعی یک انسان و بین ۱۷۰-۱۸۰ سانتیمتر است. بر سطح دیوارها و در فواصل اندک، جای پیهسوز به چشم میخورد. در بعضی قسمتها نیز درون دیوار، سکوهای کوتاهی جهت نشستن ایجاد شده که در بعضی از اتاقها تبدیل به طاقچه برای قرار دادن اشیا میشود.
ورودی شهر زیرزمینی نوشآباد، راهرویی باریک به اندازهی یک نفر است و زمانیکه وارد شهر شوید، بوی خاک مرطوب به مشام میرسد.
دالانهای تنگ با ارتفاعی کمتر از یک انسان ایستاده، شما را به بخشهای داخلی شهر میرسانند. فضاهای در نظر گرفته شده برای شهر در حد فضاهای ضروری است و سیستم تهویهی شهر زیرزمینی نوشآباد از طریق کانالهایی بوده که در طبقهی اول و به سطح زمین ایجاد شده است.
چاههای مرتبط طبقات، علاوه بر عملکرد عبور و مرور، باعث جریان هوا در طبقات پایین میشده است. این مکانیزم در مورد چاههای قنات نیز مصداق دارد.
دسترسی به این فضاها، به دلیل قرارگرفتن در زیرزمین از طریق یک چاه و کانال باریک و کوتاه میسر میگردد. موضوع تدافعی و پناهگاه بودن این نوع معماری که در دل زمین ایجاد شده تأثیر فراوانی بر چگونگی ارایهی پلان معماری آن داشته است.
بنابراین در خصوص ورودی، دسترسی به این فضاها نباید به سهولت انجام پذیرد. روشنایی این فضاها به وسیلهی پیهسوزهای سفالی بوده و روغن آن ها احتمالاً از دو عصارخانهی تاریخی موجود در نوشآباد تهیه و در مواقع ناامنی و پناه گرفتن در زیرزمین آب مصرفی اهالی از پایابها و قناتها تأمین میشده است.
علاوه بر پایابها مسیر اوییها به گونهای بوده که در بعضی از قسمتها به قنات مرتبط میشده است.
با اشاره ای که به موقعیت مهم و سوقالجیشی شهر شد، به نظر می رسد حاکم و مردم شهر برای در امان ماندن از حملات احتمالی راهزنان و یاغیان اقدام به خلق چنین اثر و معماری هوشمندانهای نمودهاند.از جمله احداث دیوار و برج و بارو دور تا دور شهر، ایجاد خندق و ساخت قلعههای مستحکم دفاعی و نظامی، وجود قلعهی وسیع و مستحکم در کنار شهر که کاربری چند منظوره داشته و بازماندهی بقایای دیوار و برج و باروی شهر و فضای زیرزمینی نشان از اهمیت و ارزش و توجه این دیار در نزد مردم و حاکمان منطقه داشته است.
راههای مختلف دیگری برای ورود سریع به داخل معماری زیرزمینی از جمله چاهی که در قلعهی خشتی وجود دارد، چاههای مخفی در داخل زیرزمین منازل، داخل انتهای تنور خانهها و چاههایی که دهانهی آن را با ساخت آبخور در اصطبل احشام و چهارپایان استتار میکردند، از شگردهایی بوده که دشمن به وجود چنین پناهگاهی پی نبرد.
حضور کارشناسان مختلف و همراهی و استفاده از تجارب آن ها و اعلام نظرها و بهرهبرداری از معلومات علمی محققان دستاوردهایی را به دنبال داشت.
گروههایی که در ایجاد این سازهی زیرزمینی نقش داشتهاند، دارای هوش، دانش و معلومات و آگاهی زیادی بوده و به علم روز خود آشنا بودهاند. از جمله اینکه حفاری در عمق ده متری زمین و ارتباط راهها نیز نیاز به محاسبات دقیقی داشته که با توجه به اختلاف سطح فضاها با کمترین خطا، با فواصل مختلف آن ها را به هم مرتبط نمودهاند.
دیگر اینکه گروه مهندسی توانمند در آن زمان ناظر بر حفاری بوده که با علم و آگاهی از نوع خاک و مقاومت آن اقدام به حفر فضاهایی نمودهاند که پس از قرنها و با توجه به نفوذ سیلاب به داخل آن و وقوع زلزله در گذشته، هیچ آسیبی به این معماری نرسیده است.
در کل میتوان احداث این شهر را از ابعاد تخصصی که در ادمه بدان ها خواهیم پرداخت مورد مداقه قرار داد:
نظامی
شهری که چنین دژ و استحکامات نظامی را دارا باشد و بتواند در زمان هجوم دشمن به شهر، افراد نظامی وغیر نظامی را در آن پناه دهد، قطعاً مردان این شهر که در لباس سرباز از حریم شهر حفاظت میکردند، با خیالی آسوده و بدون نگرانی از تجاوز دشمن به همسر و فرزندان و اموالشان با تمام قوا به دفاع میپرداختند و هیچ نگرانی در این خصوص نداشتند و روحیهی دفاعیشان چند برابر میشود.
دیدگاه بعدی این است که اگر دشمن وارد شهر شد و شهری سوت و کور و خالی از سکنه را دید، به مرموز بودن این تاکتیک نظامی پی میبرد که در پدافند غیرعامل به آن غافلگیری میگویند. این سکوت مرموز خوف و ترس را بر دل سپاه دشمن انداخته و جرأت ماندن در شهر را به خود نمیدهد و تصور میکند هر آن امکان خروج سربازان از محلی غیر قابل تصور و دادن تلفات را برای آن ها به دنبال خواهد داشت.
موضوع دیگر در بحث نظامی بودن این معماری زیرزمینی آن است که وجود آن در هر شهری یک امتیاز بزرگ محسوب شده و تاجران و کاروانیان و حاکمان همپیمان با دستگاه حکومتی مستقر در این شهر حساب جداگانهای را در ارتباطات تجاری و سیاسی و فرهنگی باز میکردند و آنجا را دارای قدرت نظامی و دفاعی بالا محسوب میکردند.
قبل از پرداختن به این موضوع باید گفت که حفاری با این وسعت در هر شهری نیازمند زمینهسازی قبلی از قبیل تأمین بودجهی کافی، وجود نیروهای فنی و زبده در امر حفاری، وجود ناامنی در آن منطقه، هماهنگی و انسجام بین مردم و حاکم، شرایط مناسب خاک منطقه برای حفاری، وجود یک سلسله حکومت پایدار و تشکیل یک گروه منسجم و کارآمد و ناظر و هماهنگ است که بتواند یک کار جمعی و پُر هزینه و طولانی را به سرانجام برساند و گرنه در صورت نقص و عدم وجود یکی از موارد میتوانسته به تأخیر یا نیمه تمام ماندن پروژه ختم شود.
مهندسی
حفاریهای انجام شده در سطوح مختلف و لایههای زیرین شهر نوشآباد و ارتباط آن به یکدیگر نیز به دستیابی دانش و مهندسی و فناوری پیشرفتهای نیازمند بوده است تا با محاسبات دقیق بتوان فضاها را در زیرزمین و از دو نقطه و با اختلاف سطح و فاصلهی زیاد به همدیگر متصل نمود.
دقت در حفر چاهها و وصل کانالها و راهروها نشاندهندهی آن است که در آن مقطع زمانی خود با وسایل و دانش خاصی که در اختیار داشتند از آن بهره میبردند.
صنعت
وجود سنگ آسیاب و تخته سنگهای بزرگ و قلوه سنگها در کنار چاهها و در اتاقها و دقت و بررسی آن ها میتوان به وجود یک صنعت پیشرفته و غیر قابل انکار پی برد.
هر کدام از این وسایل حکم ابزار و کاربرد خاص خود را دارند. همچنین استفاده از ابزارهای سنگی چند ویژگی داشته و نوع جنس سنگ و تراش و حمل آن برای کاربردهای دفاعی نقش مهمی را ایفا میکردهاند.
به عنوان مثال سنگ آسیاب که از جنس گرانیت است، در40 کیلومتری نوشآباد و در کوههای کرکس یافت میشود و به دلیل سختی جنس این سنگ، فقط با الماس قابل برش دادن است. آثار برش و دایرههای موازی روی سنگ آسیاب نشان از وجود دستگاه تراش با دقت و ظرافت خاص در زمان خود است و نیز نشان میدهد که در زمان تراش ابزارهای سنگی از یک صنعت پیشرفته در امر معدن و سنگتراشی برخوردار بودهاند که نمونهی آن را میتوان در شاهکاریهای تخت جمشید شاهد بود.
زمینشناسی
خاک منطقهی نوشآباد متشکل از رس، سیلیس، گوگرد و آهک است که وجود چنین ترکیبی مقاومت آن را دو چندان میکند. وجود سیلیس در خاک و ترکیب آن با رطوبت باعث تولید اکسیزن در فضاها میشود. ترکیب آهک با رطوبت، موجب محکم شدن خاک و عدم ریزش سقف فضاها میشود. تنها عامل تخریب خاک، نفوذ فاضلاب و گاز آمونیاک با گوگرد داخل خاک و ریزش آن است.
هنوز در خصوص مکانیک خاک، کار علمی و آزمایشگاهی صورت نگرفته و نیازمند یک کار پژوهشی و علمی است.
فیزیک
معماری طوری اجرا شده که تمام طبقات به صورت (U) شکل و با اختلاف ارتفاع از همدیگر و وجود کانال و چاههای باریک چندین مزیت داشته است. فضاها به صورت کلونی بوده که این نوع طراحی سرعت جریان هوا و اکسیژن مورد نیاز فضاها را تأمین میکرده است.
مورد دیگر شیببندی و نامتوازن بودن سطح اتاقها از همدیگر به گونهای است که اگر زمانی ناخواسته سیلاب وارد فضاها شود به هیچ عنوان به قسمتهایی وارد نشود که محل تجمع افراد است و مشکلات برایشان ایجاد نکند.
اگر هم سیلابی وارد شد قبل از اینکه در مسیر به محلها و اتاقهای مسکونی برسد، وارد کانلهایی شده که شیب به طرف آن ها مشرف است و از طریق چاهها به داخل قنات و خارج از مجموعه هدایت شود.
در ادامه به چند مورد از ویژگیهای این معماری و کاربرد ابزارهایی میپردازیم که تاکنون در آن کشف و شناسایی شده است.
روشهای تأمین اکسیژن
به دلیل تو در تو و زیرزمینی بودن فضاها در شهر زیرزمینی اویی، سازندگان تمهیدات مختلفی را برای تأمین هوای مورد نیاز ساکنان داخل آن در نظر میگرفتند. از آن جمله میتوان به چاههای موجود در اتاقها و در انتهای آن ها کانالهای باریکی اشاره کرد که با طی مسیری به چاه دیگر ارتباط و به طرف بالا ادامه پیدا میکند و در انتها به شاخههای رشته قناتها و به سطح زمین راه دارد.
روش بعدی، بهره گیری از نوع خاک منطقه است که در آن سیلیس وجود دارد و ترکیب آن با آب تولید اکسیژن میکند.
چون سطح بیشتر زمینهای شهر دارای باغ و زمینهای کشاورزی وسیعی بوده و به روش کشت آبی آبیاری میشده است؛ رطوبت کافی از سطح زمین به داخل خاک نفوذ میکرده، ولی در حال حاضر باغ و زمین کشاورزی وجود ندارد که بتواند رطوبت کافی را به خاک منتقل نماید. تنها تزریق رطوبت به مجموعه را میتوان با حفر چاههای سطحی آب باران و مشرف به پلانها تأمین نمود.
این مسأله برایمان ثابت شد که خشک شدن خاک و حذف رطوبت، باعث ترکخوردگی و ریزش خاک منطقه میشود و عامل اصلی حفاظت از این شاهکار معماری، حفظ رطوبت آن و حذف فاضلابهای شهری است که به آن سرازیر میشود.
روش سوم که در رساندن اکسیژن نقش مهمی دارد، منفذهای ریز متعددی است که در زیر سقفها وجود دارد و به سطح زمین میرسد و با بررسی مشخص گردید که این منفذها، حاصل نفوذ ریشهی درختانی است که از سطح زمین برای تأمین آب تا عمق 20 متری نفوذ میکند و پس از خشک شدن و پوسیدن، خوراک حشراتی میشود که در داخل خاک وجود دارد.
این منفذها از سطح زمین، هوا را به داخل اتاقها منتقل میکند و در مقابل گازهای سمی حاصل از تنفس و سوخت فانوسها و چراغها را نیز از زیر سقف به سطح زمین هدایت میکند. قطعاً در زمان حفاری، مهندسان با برشی از خاک، میدانستند چنین حفرههایی در آن وجود دارد که در جهت هوارسانی میتواند مؤثر باشد.
شیوههای حفاری
از آنجایی که خاک حاصل از حفاری در حد وسیع و انتقال آن به سطح زمین خساراتی برجای میگذاشته، در زمان حفاری، اصول حفاظتی را رعایت میکردند تا دشمن از وجود ساخت چنین پناهگاهی با خبر نشود.
دلیل رعایت اصول فوق الذکر این بوده که به لحاظ پناهگاهی بودن مجموعه، هر نوع خاکبرداری که جلب نظر کرده و با خروج خاک از دل زمین و رها کردن آن بر زمینهایی که زیر کشت کشاورزی بوده و تلانبار کردن آن موجب تخریب بخش های بسیاری از زمینهای کشاورزی و مسکونی سطح شهر می شده، پیش گیری شود.
نقل قولهایی وجود دارد که حتی کارگران و مقنیها را با چشم بسته به زیر زمین میبردند و با چشم بسته خارج میکردند و دورتر از محل خروج رها میکردند تا کسی ورودیهای آن و موقعیت دقیق فضاها را شناسایی نکند.
بنابراین با توجه به اینکه در گذشته دورتا دور شهر را دیوار قطور و عظیم احاطه و بقایای آن تا دو دههی گذشته برجا مانده بود و همچنین وجود قلعهی خشتی با دیوارهای قطور و مرتفع که جنس آن از خاک رس است و با توجه به اینکه از دیوار بارو و قلعه به شهر زیرزمینی راههایی وجود داشته، ساخت دیوار و قلعه نیازمند حجم وسیع خاک بوده و این تصور و باور را تقویت میکند که خاک حاصل از خروج شهر زیرزمینی برای ساخت قلعه و باروی شهر استفاده میشده است.
با توجه به مقاومت خاک داخل اوییها و آثار لبهی تیز ابزار حفاری به روی بدنه و دیوارها، این فرضیه را تقویت میکند که سر ابرازهای حفاری از جنس الماس باشد تا در مقابل سختی خاک، ساییده و شکسته نشود.
برای خروج خاک حاصل از حفاری در مسافتهای مشخصی اقدام به حفر چاههایی نمودهاند که به سطح زمین راه دارد و پس از اتمام کار در چاهها را از بالا بهوسیلهی لاشهی سنگهایی مسدود و روی آن را با خاک میپوشاندند تا کسی از وجود آن مطلع نشود.
گفته شده که در زمان حمله مغولان از این شهر به طور گسترهای استفاده میشده است. اگرچه بسیاری از جزییات شهر در اثر نفوذ سیلاب و مرور زمان نابود شدهاند، ولی سفالینههای مکشوفه با قدمت 1800 سال پیش و بررسی تاریخ ایجاد و استفاده از این بناها، مبین این حقیقت است که قدمت این شهر به دوران ساسانی و اوایل اسلام میرسد که در دورانهای بعد، یعنی سلجوقی تا صفویه و حتی قاجار هم مورد استفاده بودند.
این مجموعهی ارزشمند به شمارهی ۱۵۸۱۶ و به سال ۱۳۸۵ در فهرست آثار ارزشمند ملی ثبت شده است.