تهران طی چند سال گذشته به طرز عجیبی اسیر ساخت و ساز لجام گسیخته، بزرگراه های درون شهری عظیم، برجهای غول آسا و مال ها و پاساژهای متعدد شده است که نمی توان اسم آن ها را توسعه پایدار نامید. چرا که بسیاری از این مگاپروژهها نه تنها مشکلی از تهران حل نکرده اند، بلکه مشکلات بسیاری نیز به آن افزودهاند به گونه ای که از نظر کارشناسان شهری یکی از اتفاقات نگران کننده در شهر تهران احداث بیش از حد مال ها و پاساژهاست
محمدمهدی عابدی – طراح شهری و مدرس دانشگاه
دنیای پردازش آنلاین: مفهوم «توسعه شهری پایدار» به زبان ساده یعنی در محیط شهری طوری دخالت کنیم که منابع هدر نرود و بازتولید مستمر داشته باشد و زندگی جاری شهری مردم به مخاطره نیفتد.
در واقع توسعه پایدار شهری توسعهایست که تمام جنبههای کالبدی، اجتماعی، زیست محیطی اقتصادی، ترافیکی و … را در شهر همگام با هم پیش می برد؛ البته علاوه بر تأمین نیازهای حال حاضر شهروندان، نیاز نسلهای آینده را در نظر بگیرد.
در حال حاضر تمامی شهرهای پیشرفته دنیا توسعه را بر مبنای موازین پایداری لحاظ میکنند. مثلاً سعی دارند اثرات هر پروژه ای که قرار است در شهرشان طراحی و اجرا کنند را در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، ترافیکی، زیست محیطی و … بسنجند و سپس دست به اقدام بزنند.
حال بیایید به تهران نگاهی بیاندازیم.
تهران طی چند سال گذشته به طرز عجیبی اسیر ساخت و ساز لجام گسیخته، بزرگراه های درون شهری عظیم، برجهای غول آسا و مال ها و پاساژهای متعدد شده است که نمی توان اسم آن ها را توسعه پایدار نامید.
چرا که بسیاری از این مگاپروژهها نه تنها مشکلی از تهران حل نکرده اند، بلکه مشکلات بسیاری نیز به آن افزودهاند به گونه ای که از نظر کارشناسان شهری یکی از اتفاقات نگران کننده در شهر تهران احداث بیش از حد مال ها و پاساژهاست.
تأثیر مالها در از بین رفتن اقتصاد خرد محلی
مال ها – به خصوص هایپرمارکت های مستقر- از طریق پدیده دامپینگ (صادرات کالاها با قیمت پایین تر)، اقتصاد خرد محلی را نابود می کنند.
مثلاً واحدهای صنفی کوچک مانند سوپر مارکتها از این امر آسیب فراوانی میبینند زیرا با احداث یک فروشگاه زنجیرهای تعداد زیادی از این واحدها مجبور به تعطیلی میشوند. با به تعطیلی کشیده شدن این واحدهای صنفی، بیکاری بیش از پیش رشد کرده به صورتی که طبق آمار موجود هر سوپر مارکتی که بسته شود حدوداً ۳ نفر از افراد جامعه بیکار میشوند.
از طرفی هر مالی که احداث می شود به نسبت کسانی که از کار بیکار می شوند، تعداد بسیار کم تری مشغول به کار میشوند. این موضوع نه به نفع فروشندگان است نه به نفع شهروندان. همچنین پس از تعطیل شدن واحدهای کوچک محلی، سرزندگی، نظارت اجتماعی و امنیت محله به مخاطره افتاده و سبب از بین رفتن فضاهای شهری محلی نیز می گردد. این یعنی مالها با از بین بردن اقتصاد خرد، روی کیفیت فضاهای شهری نیز اثر منفی می گذارند.
مال ها و تأثیر بر ترافیک
با توجه به اینکه مال یک پدیده تازه وارد غربی به کشور ماست، شیوه برخورد با آن حتی برای نحوه احداث آن نیز برخورد نامناسبی بوده است. از آنجا که بسیاری از مدیران شهری ذوق زده از سفر به غرب، بسیاری از الگوهای کالبدی غرب را بدون توجه به الزامات و نیازهای شهری وارد ایران کرده اند، در ارتباط با این موضوع مشکلات زیادی در شهر به وجود آمده است. یکی از این مشکلات الزامات ترافیکی احداث مجتمع ها است.
احداث مال ها مستلزم مکانیابی مناسب و در نظر گرفتن موازین ترافیکی است، متاسفانه اکثر قریب به اتفاق مالها در تهران بدون توجه به تولید سفر و تقاضای شدیدی که ایجاد می کنند، در مجاورت بزرگراه و شریانهای اصلی شهر احداث شدهاند و در ساعات پیک، ترافیک شدیدی را تا چندصد متر اطراف خود به وجود می آورند.
برای درک این موضوع کافی است در ساعات عصر تا شب سری به مجتمع کوروش در بزرگراه ستاری و یا مجتمع پالادیوم در شمال تهران بزنید.
مالها و تأثیر بر سلامت جسمانی و روانی جامعه
اگر مالها درست مکانیابی نشوند، با خود ترافیک و به تبع آن آلودگی های محیطی مانند آلودگی هوا و آلودگی صوتی را به همراه خواهند داشت. هر دوی این آلودگیها روی سلامت جسمانی و سلامت روانی شهروندان تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
علاوه بر آن ترافیک ناشی از احداث مالها یکی از معضلات در حوزه رفت و آمد آزاد خودروهای اضطراری مانند آمبولانس، آتش نشانی و … به محل حادثه است که منجر به مخاطره افتادن زندگی تعداد زیادی از شهروندان تهرانی میشود.
مالها و کاهش ایمنی و امنیت
این مال ها نه تنها ترافیک شدیدی را در محورهای مجاور خود به وجود آوردهاند، بلکه آرامش و آسایش را از ساختمان های مسکونی اطراف خود بریده اند.
مراجعین به مجتمع ها به واسطه ی مکانیابی نامناسب این محل ها برای پیدا کردن جای پارک به هر کوچه و پس کوچه ای سر می زنند، از طرفی حضور دایم غریبهها در محله سبب کاهش امنیت محله های مسکونی اطراف میشود و در واقع کوچههای مسکونی در اطراف این مالها که باید به عنوان حیاط دوم خانه ها تلقی گردد، مکانی برای پارک خودروهای میهمان مالها میشود.
همچنین ایمنی و امنیت ساکنین محله را به مخاطره میاندازد.
با توجه به حضور غریبهها در محله کودکان محل دیگر نمیتوانند در کوچه بازی کنند و ساکنین احساس امنیت ندارند. همه اینها زندگی محلی آن ها را تحت تأثیر قرار داده و آن را از شاخص مطلوبیت دور میکند.
مالها و از بین بردن فضاهای شهری
ما طراحان شهری به مفهوم فضای شهری احترام ویژه ای قائلیم.
فضای شهری یعنی فضای باز عمومی که تعاملات اجتماعی در آن جریان دارد و همه به آن دسترسی دارند. از نظر ما وجود فضاهای شهری در یک شهر نشانه مردم سالاری در سیستم حاکمیت محلی آن است. چرا که نشانه این است که از نظرحاکمیت محلی، این حق شهروندان است که بتوانند در فضایی آزاد و ایمن به تعاملات اجتماعی بپردازند.
لذا یکی از وظایف طراحان شهری ارتقای کیفی فضاهای شهری است که به تبع آن کیفیت زندگی شهری نیز به حد مطلوب برسد.
در مطالعات متعددی اثبات شده، وجود فضاهای شهری مطلوب با سلامت اجتماعی و روانی شهروندان ارتباط مستقیم دارد.
یکی از دشمنان مدرن فضاهای شهری، توجه بیش از حد مدیران شهری به احداث مال هاست.
به نظر میرسد در پس ذهن مدیران شهری ما، توسعه فضاهای شهری پیاده محور جای خود را به توسعه مال ها و پاساژها داده است.
فضاهای نیمه عمومی که بیش از آنکه توسعه اجتماعی و تعاملات بین شهروندان را هدف قرار داده باشد، با هدف ارتقای اقتصادی و پر کردن جیب صاحب مال احداث شده است.
مالها و ترویج سبک زندگی غربی و مصرف گرایی
ما در حالی داعیه زندگی ایرانی- اسلامی داریم که به شدت به نمادهای زندگی غربی در حوزه مدیریت شهری علاقه نشان می دهیم.
این موضوع در حالیست که حتی در خود غرب نیز این روش زندگی به شدت نقد شده است. به عنوان مثال والتر بنیامین فیلسوف معروف آلمانی اعتقاد داشت که مالها و پاساژها انسانها را به کالا تبدیل میکنند.
به تعبیر بنیامین، جهانی که کالاها می آفرینند صرفاً وهم است.
این جهان های رویایی و خیالی فرهنگ مصرفی، یعنی مال ها و مراکز خرید، از نظر بنیامین به فعلیت درآمدن تخیلاتی است که مارکس در کتاب سرمایه و در بخش مربوط به بت وارگی کالاها از آن سخن گفته است. در این کتاب فروشگاه های بزرگ و مالها، معابدی بودند که در آن ها کالاها به عنوان بت پرستیده می شدند.
با این وجود هر روز به تعداد مال ها در شهر تهران افزوده میشود، در صورتی که تناسبی با شهروندان تهرانی ندارد و صرفاً فرهنگ مصرف گرایی ترویج می شود چراکه مالهای ما مملو از کالای خارجی است و افقی که برای خود ترسیم کردهایم در واقع یک جامعه غربی است.
مدیریت شهری به این مصرفگرایی که منطقی برای توجیه آن در کشورمان نیست، دامن زده است.
مدیریت شهری ما در سطح کلان تنها شعار ترویج زندگی ایرانی – اسلامی را داده است. در حالی که به شدت به نمادهای شکست خورده غربی علاقه نشان داده و آن ها را به صورت ناقص در شهرها اجرا کرده است.
به نحوی که نه تنها مشکلات عادی این نمادها را با خود به همراه آورده، بلکه مشکلات جدیدی از نوع ایرانی نیز بدان افزوده است.
منبع: ماهنامه دنیای پردازش