«مکس بُورن» (زاده ۱۱ دسامبر ۱۸۸۲ – درگذشته ۵ ژانویه ۱۹۷۰) فیزیکدان و ریاضیدان آلمانی و یهودیتبار در سال ۱۹۵۴ موفق به اخذ جایزه نوبل فیزیک شد. او یکی از ۱۱ نفری بود که بیانیه راسل-اینشتین را امضا کردند. اینشتین از دوستان بورن بود و جمله ی معروف خود درباره ی مکانیک کوانتم «خدا با جهان تاس بازی نمیکند» را در ۱۹۲۶ در نامهای به بورن نوشت
دنیای پردازش آنلاین: «مکس بورن» ۱۱ دسامبر سال ۱۸۸۲ در شهر برسلو لهستان که در آن دوران جزو امپراتوری پروس محسوب می شد در خانوادهای یهودی متولد شد. پدرش «گوستاو بورن» کالبدشناس و استاد دانشگاه برسلو بود. مکس تحصیلاتش را در زادگاهش دنبال کرد و در سال ۱۹۰۱ وارد دانشگاه برسلو شد.
در آن دوران قوانین آموزشی آلمان این اجازه را میداد که دانشجویان به راحتی دانشگاه خود را در خلال تحصیل تغییر دهند تا دروس مربوطه را زیر نظر اساتید مورد علاقه خود سپری کنند.
بر همین اساس در سال ۱۹۰۲ مکس بورن به دانشگاه هایدنبرگ و در سال ۱۹۰۳ به دانشگاه زوریخ رفت.
بورن به توصیه دوستان خود در سال ۱۹۰۴ به دانشگاه گوتینگن رفت و در آنجا با سه استاد بنام و سرشناس ریاضیات یعنی دیوید هیلبرت، فلیکس کلین، هرمان مینکوسکی آشنا شد و زیر نظر این اساتید به فراگیری عمیق ریاضیات پرداخت.
بورن به شدت مورد توجه دیوید هیلبرت قرا گرفت و از حمایت کامل وی برخوردار شد و این فرصت را یافت تا زمان بیشتری را با این استاد ریاضیات سپری کند و مطالب بیشتری را از وی بیاموزد. مکس بورن در سال ۱۹۰۶ توانست دکترای خود را در ریاضیات دریافت کند.
پس از فارغ التحصیلی، مکس بورن به خدمت سربازی در ارتش آلمان رفت اما بعد از چندی بابت بیماری آسم و یک حمله آسم که در سال ۱۹۰۷ اتفاق افتاد از ارتش کنار گذاشته شد. سپس به انگلستان رفت و در آنجا به مدت ۶ ماه به تحصیل در خصوص فیزیک پرداخت و به مباحث این علم به شدت علاقه مند شد.
خدمت در ارتش
بعد از این دوران به آلمان بازگشت و مجدداً به خدمت در ارتش احضار شد اما باز بابت بیماری تنها پس از ۶ هفته از ارتش کنار گذاشته شد و اینبار به شهر برسلو (ورشو) زادگاهش بازگشت. زمانی که به دانشگاه برسلو بازگشت در آنجا زیر نظر «اتو لومر» شروع به کار تحقیقاتی کرد اما چندی نگذشت که بابت خطایی باعث خرابی لابراتوار فیزیک شد و بعد از این اتفاق لومر، مکس بورن را از تیم خود کنار گذاشت و به وی گفت که تو هیچگاه فیزیکدان نخواهی شد!
در سال ۱۹۰۵ اینشتین نظریه نسبیت خاص خود را منتشر کرده بود و از آن زمان مکس بورن نیز به این موضوع علاقه پیدا کرده و دست به تحقیق در این رابطه زده بود.
مکس بورن دستاوردهای خود در خصوص نسبیت خاص را برای استادش مینکوسکی در دانشگاه گوتینگن ارسال کرد و وی از مکس بورن درخواست کرد که به دانشگاه گوتینگن باز گردد تا در این خصوص با یکدیگر به تحقیق بپردازند.
مکس بورن و مینکوسکی پیشرفتهای بسیار خوبی در خصوص نظریه نسبیت خاص اینشتین به دست آورده بودند،
اما مرگ ناگهانی مینکوسکی در سال ۱۹۰۹ منجر به توقف حرکت آن دو شد. پس از مدتی بورن تحقیقات خود را از سر گرفت و تا سال ۱۹۱۳ بیش از ۲۷ مقاله علمی در خصوص نظریه نسبیت خاص و دینامیک کریستالهای نردهای ارایه کرد.
در سال ۱۹۱۴ مکس بورن پیشنهاد کرسی استادی در دانشگاه برلین را از طرف مکس پلانک دریافت کرد و با قبول این پیشنهاد راهی شهر برلین شد؛ اما کمی بعد از مشغول به کار شدن در برلین در سال ۱۹۱۵ به ارتش بازگشت و تا سال ۱۹۱۸ در ارتش آلمان باقی ماند.
اما مکس پلانک با فشار به ارتش تقاضا کرد تا مکس بورن از ارتش خارج و به دانشگاه برای تحقیقات باز گردد.
مکس بورن بعد از بازگشت از ارتش فرصت کار با فریتس هابر را یافت و آن ها با تحقیقات خود چرخه بورن-هابر را ارایه کردند که رویکردی برای تحلیل انرژی واکنشها است.
در سال ۱۹۱۹ مکس بورن دانشگاه برلین را ترک و به دانشگاه فرانکفورت رفت و تا سال ۱۹۲۱ در آنجا باقی ماند.
در سال ۱۹۲۱ آلبرت آینشتین که از دوستان مکس بورن بود به دانشگاه گوتینگن این گونه توصیه کرد:
«در حال حاضر در آلمان تنها یک مکس بورن وجود دارد؛ بهتر است وی را به دانشگاه گوتینگن بازگردانید.»
دانشگاه گوتینگن
بر همین اساس در سال ۱۹۲۱ مکس بورن به دانشگاه گوتینگن بازگشت و به مدت ۱۲ سال تا سال ۱۹۳۳ همراه با دوست خود جیمز فرانک تمام وقت خود را به تحقیق در خصوص نظریه نسبیت و فیزیک کوانتوم اختصاص داد.
یکی از مهمترین دستاوردهای علمی مکس بورن در همین دوران شکل گرفت و آن تفسیری از تابع چگالی احتمال در معادله شرودینگر بود که بعدها در سال ۱۹۵۴ به همین خاطر جایزه نوبل فیزیک را به دست آورد.
دستاوردهای بورن در توصیف ماتریسی مفهوم مکانیک کوانتوم و فرمولبندی آن، در تحقیقات بعدی هایزنبرگ در موضوع فیزیک حالت جامد تأثیر بالایی داشت.
بههرحال او پس از مدتی متوجه شد که پل دیراک هم از همین مسیر و رویکرد برای تعریف مفاهیم کوانتومی استفاده میکند. دانشمند بعدی، ولفگانگ پائولی بود که از روش ماتریسی برای محاسبهی واحدهای انرژی اتم هیدروژن استفاده کرد و به این نتیجه رسید که با مدل بور همخوانی دارند.
مشارکت بزرگ دیگر در دوران اوج مطالعات مکانیک کوانتوم از سوی اروین شرودینگر مطرح شد که مسایل را با استفاده از مکانیک امواج بررسی میکرد.
رویکرد مذکور در آن زمان مورد توجه دانشمندان زیادی قرار گرفت. بههرحال در آن زمان اینشتین در نامهای مشهور به بورن، نظر خود را دربارهی مکانیک کوانتوم مطرح کرده بود و آن را موضوعی جذاب از لحاظ نظری خواند که هنوز کاربرد واقعی چندانی ندارد.
در سال ۱۹۲۸ آلبرت اینشتین بخاطر دستاوردهای هایزنبرگ، بورن و جوردن در خصوص فیزیک کوانتوم پیشنهاد کرد تا به این سه نفر جایزه نوبل فیزیک تعلق گیرد اما در نهایت این تنها هایزنبرگ بود که جایزه نوبل فیزیک سال ۱۹۳۲ را به خود اختصاص داد و سال ها بعد مکس بورن جایزه نوبل فیزیک را کسب کرد.
درموضوع جایزهی هایزبرگ، به شکلدهی مکانیک کوانتوم و استفاده از آن در کشف فرمهای چندشکلی هیدروژن اشاره شده بود. جایزهی سال بعد به شرودینگر و دیراک رسید. آن ها بهخاطر کشف فرمهای جدیدی از نظریهی اتمی مفتخر به دریافت جایزه شدند.
هایزنبرگ در سال ۱۹۳۳ نامهای به بورن نوشت و بهنوعی از دریافت جایزهی انفرادی بهخاطر کار تحقیقاتی انجامگرفته بهصورت گروهی ابراز ناراحتی کرد.
او در ادامه گفته بود که مشارکت جردن و بورن در کشف نظریههای مکانیک کوانتوم، با یک انتخاب اشتباه از سوی هیأت داوران جایزهی نوبل کمرنگ نمیشود.
او در سال ۱۹۵۴ مقالهای نوشت و از پلانک برای توسعهی دیدگاههایی کاربردی در سال ۱۹۰۰ در حوزهی مکانیک کوانتوم تجلیل کرد.
در همان مقاله، اشارهای جدی به دستاوردها و همکاریهای بورن و جردن شده بود که فرمولسازی ریاضیاتی مکانیک ماتریسی را انجام دادند و با وجود دستاوردهای بسیار به چشم مجامع عمومی دیده نشدند.
در دوران تدریس بورن در دانشگاه گوتینگن، دانشمندان بزرگی تربیت شدند و مدارک دکترای خود را دریافت کردند.
انریکو فرمی، دستیار بورن در انجمن فیزیک نظری بود. از دستیاران دیگر میتوان به هایزنبرگ، گرهارد هرتسبرگ، فریدریش هوند، پاسکوال جردن، وفلگانگ پائولی، لئون روزنفلد، ادوارد تلر و یوجین واینر اشاره کرد.
سالهای پایانی
با به قدرت رسیدن حزب نازی در سال ۱۹۳۳ در آلمان، «گوتینگن» یکی از ۶ دانشمند یهودی بود که از سوی حزب نازی از دریافت حقوق محروم شد.
دانشمندان آن فهرست در ۱۲ سال فعالیت، گوتینگن را به مرکزی معتبر در علم فیزیک تبدیل کرده بودند. بورن برای پیداکردن شغل جدید نامههایی به «ماریا گوپر مایر» در دانشگاه جان هاپکینز و «رودی لودنبرگ» در دانشگاه پرینستون ارسال کرد.
درنهایت پیشنهاد جدید از سوی کالج سینت جورج کمبریج ارسال شد و مکس آن را پذیرفت.
مکس بورن در زمان تدریس و اقامت در کمبریج، کتابی در حوزهی علم به زبان ساده بهنام The Restless Universe نوشت. کتاب دیگر بهصورت متن آموزشی دانشگاهی و بهنام Atomic Physics منتشر شد که بهسرعت به متنی استاندارد در حوزهی مربوطه تبدیل شد.
خانوادهی بورن در آن سالها بهمرور به زندگی در انگلستان عادت کردند و بهنوعی برای دور شدن از زندگی آلمانی آماده بودند.
موقعیت تدریسی بورن در کمبریج موقتی بود؛ بهعلاوه در مه ۱۹۳۵، موقعیت تدریسش در گوتینگن بهصورت کامل لغو شد. او درنهایت تصمیم گرفت تا به دعوت «سی وی رامان» برای تدریس به بنگلور برود. دانشمند آلمانی بهدنبال اشتغال دایمی در کرسی تدریس بنگلور بود، اما مؤسسهی علمی هند موافق ایجاد کرسی جدید برای تدریس او نشد.
در سال ۱۹۳۵، مجوز شهروندی آلمان خانوادهی بورن باطل و آن ها بیتابعیت شدند.
چند هفته بعد، گوتینگن مدرک دکترای بورن را باطل کرد و درنهایت او پس از چند پیشنهاد در دانشگاه ادینبرو مشغول به کار شد.
موضوع تحقیق و مطالعهی بورن در دانشگاه ادینبرو، فیزیک ریاضیاتی بود که بههمراه دستیاران آلمانی و اسکاتلندی انجام میشد.
آن ها روی رفتار اسرارآمیز الکترونها تحقیق میکردند. بورن در سال ۱۹۳۷ عضو انجمن سلطنتی ادینبرو و در سال ۱۹۳۹ عضو انجمن علمی سلطنتی لندن شد.
مکس بورن سالهای پایانی تحقیق و تدریس خود را در ادینبرو گذراند و در سال ۱۹۵۴ و در سن ۷۰ سالگی، در باد پیرمونت آلمان غربی بازنشسته شد.
در اکتبر سال ۱۹۵۴، خبر انتخاب از سوی آکادمی نوبل به بورن رسید.
فیزیکدانان همکار او، در تمام سالها از تلاش برای پیشنهادش بهعنوان برندهی جایزهی نوبل فیزیک دست بر نداشته بودند.
فرانک و فرمی در سالهای ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ بورن را بهخاطر دستاوردهایش در حوزهی شبکههای کریستالی به آکادمی نوبل پیشنهاد دادند.
بهعلاوه در سالهای متمادی، پیشنهاد بورن بهخاطر دستاوردهایش در حوزهی فیزیک حالت جامد و مکانیک کوانتوم هم ادامه داشت.
جایزهی نوبل فیزیک سال ۱۹۵۴ به مکس بورن رسید.
آکادمی نوبل پس از دریافت پیشنهادهای متعدد، جایزه را «بهخاطر تحقیقات بنیادی در مکانیک کوانتوم، خصوصا در تفسیر استاتیکی تابع موجی» به بورن اهدا کرد، تابع موجی از معدود حوزههایی بود که دانشمند آلمانی بهتنهایی روی آن کار کرد.
مکس بورن پس از بازنشستگی هم به فعالیتهای علمی ادامه داد و ویرایشهای جدیدی از کتابهای قبلی خود منتشر کرد.
بورن از امضاکنندههای بیانیهی راسل-اینشتین بود که در سال ۱۹۵۵ در اعتراض به گسترش سلاحهای هستهای آماده و منتشر شد. این دانشمند آلمانی پنجم ژانویهی ۱۹۷۰، در سن ۸۷ سالگی در بیمارستانی در گوتینگن از دنیا رفت.
بورن در گورستانی در اشتاتفریدهورف دفن شد که دانشمندان بزرگ دیگری همچون پلانک و هیلبرت هم در آن دفن هستند.
افتخارات
بورن در دوران زندگی بیش از ۱۶۰ مقاله و کتاب منتشر کرد که موضوعات متعدد ریاضیات و فیزیک و مکانیک کوانتوم را پوشش میدهند. از جوایز و افتخارات او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱۹۳۴ – مدال Stokes کمبریج
۱۹۳۹ – عضویت در انجمن سلطنتی علوم
۱۹۴۵ – جایزهی Makdougall-Brisbane انجمن سلطنتی ادینبرو
۱۹۴۵ – جایزهی Gunning Victoria Jubilee انجمن سلطنتی ادینبرو
۱۹۴۸ – مدال ماکس پلانک
۱۹۵۰ – مدال Hughes انجمن سلطنتی لندن
۱۹۵۳ – نشان شهروند افتخاری گوتینگن
۱۹۵۴ – جایزهی نوبل فیزیک
۱۹۵۶ – مدال Hugo Grotius حقوق بینالملل مونیخ
۱۹۵۹ – جایزهی Grand Cross جمهروی فدرال آلمان
۱۹۷۲ – جایزهی ماکس بورن توسط انجمن فیزیک آلمان و بریتانیا تأسیس شد که بهصورت سالانه به دستاوردهای بزرگ فیزیکی اهدا میشود.
«عقیده به اینکه فقط یک حقیقت وجود دارد و یک نفر صاحب آن است، به نظر من عمیقترین ریشه ی تمام بدیهای جهان است» مکس بورن