«علی جوان» فیزیکدان و مخترع ایرانی بود که نخستین لیزر گازی هلیوم- نئون جهان، ساخته ی اوست. او استاد بازنشسته دانشکده فیزیک دانشگاه امآیتی و ساکن ایالات متحده امریکا بود
آرمان نیکزاد
دنیای پردازش آنلاین: علی جوان در تهران در یک خانواده آذربایجانی اهل تبریز به دنیا آمد. او از سن ۵ سالگی شیفته ریاضیات و بازی با اعداد بود.
دوران دبیرستان را در دبیرستان البرز گذراند. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه تهران انجام داد. سپس در سال ۱۹۴۸ (میلادی) به ایالات متحده امریکا رفت و تحصیلات خود را در مقطع دکترای فیزیک در دانشگاه کلمبیا ادامه داد.
جوان به هنر و به ویژه به موسیقی هم عشق میورزید و در کلاسهای هنری دانشگاه کلمبیا شرکت میکرد. خودش گفتهاست موسیقی باخ جلوهای از عالم ریاضی است. جوان در سال ۱۹۵۸ که عضو گروه تحقیقاتی آزمایشگاه بل بود، اصول لیزر گازی را پایه گذاشت.
دو سال بعد، دقیقاًً در ساعت ۴ و بیست دقیقه بعد از ظهر دوازدهم دسامبر سال ۱۹۶۰ درحالیکه برف سنگینی شروع به باریدن کرده بود، موفق شد لیزر گازی هلیوم-نئون را ابداع کند. نام دو تن از همکاران وی «ویلیام بهنت» و «دونالد ههریوت» بود.
جوان فردای آنروز لیزر گازی را به وسیله ی فرستادن پیغامی تلفنی امتحان کرد و برای نخستین بار در تاریخ، یک مکالمه تلفنی به وسیله یک لیزر نوری انجام شد. تاریخ دقیق آن رویداد، ۱۳ دسامبر سال ۱۹۶۰ بود.
وی در سال ۱۹۶۱ با درجه دانشیاری به عضویت هیئت علمی مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) درآمد و در سال۱۹۶۴ به عنوان استاد منصوب شد. او تا قبل از فوت، استاد بازنشسته مؤسسه فناوری ماساچوست در ایالات متحده امریکا بود. گرایش وی در فیزیک اتمی-مولکولی و اپتیک است.
نام علی جوان در کنار بزرگان فیزیک جهان همانند تئودور میمن، نیکولای باسوف، گوردون گولد، آرتور لئونارد شالو، رابرت دیک، سی کومار ان پاتل (لیزرشناس هندی)، احمد زویل (دانشمند مصری که جایزه نوبل شیمی را در سال ۱۹۹۹ برد)، دنیس گابور، (برنده نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۱)، نیکلاس بلومبرگن، چارلز هارد تاونز و الکساندر میخایلوویچ پروخورف در تاریخ علم ثبت شدهاست.
علی جوان بعد از اتمام دروهی ابتدایی، تحصیلات خود را در رشتهی ریاضی-فیزیک در دبیرستانهای مشهور فیروز بهرام و ماندگار البرز ادامه داد.
با پایان متوسطه در کنکور شرکت کرد و با قبولی در رشته ریاضی-فیزیک دانشگاه تهران، هم به آرزویش رسید هم مسیر آیندهی خود را مشخص کرد.
پس از دریافت مدرک فوق لیسانس دریافت که آنجا دیگر چیزی برای یاد دادن به او ندارد. به کمک شرایط مساعد وقت، راهی سرزمینی شد که امکان پیشرفت را برایش فراهم میکرد؛ «جوان» در ۱۹۴۸ برای تحصیل در دورهی دکترای فیزیک به دانشگاه کلمبیای ایالات متحده رفت.
علی به جز ریاضی و فیزیک، هنردوست هم بود و به طور خاص عشق زیادی به موسیقی داشت؛ در حدی که در همان دانشگاه کلمبیا در کلاسهای هنری موسیقی هم شرکت میکرد. او در جایی گفته: «موسیقی باخ جلوهای از عالم ریاضی است»؛ علی جوان تحت نظر استاد راهنمایش، «چارلز تونز»، مدرک دکترای خود را اخذ کرد و بعد به دوره فوق دکترا رفت.
ده سال بعد از ورودش به خاک امریکا، در حالی که هنوز مشغول تحصیلات دانشگاهی (دوره فوق دکترا) بود به گروه تحقیقاتی آزمایشگاه بل در نیوجرسی پیوست؛ جایی که در آن مهمترین دستآوردش را هم به دست آورد.
دو سال پس از ملحق شدن به آزمایشگاه بل و فقط چند ماه پس از اینکه «تئودور مایمن» در سال ۱۹۶۰ میلادی مبانی نظری لیزر را مطرح کرد، علی جوان به همراه دو تن از همکارانش «ویلیام بنت» و «دونالد هریوت» ایدهی خود را برای پایهی آن عملی کردند و در بعد از ظهر سرد و برفی ۱۲ دسامبر ۱۹۶۰ لیزر گازی هلیوم-نئون اختراع شد.
«جوان» فردای آن روز (۱۳ دسامبر ۱۹۶۰) لیزر گازی را با ارسال یک پیام تلفنی آزمود و برای اولین بار در تاریخ، یک مکالمه تلفنی از طریق لیزر نوری انجام گرفت. این اختراع، انقلابی در دنیای فنآوری ایجاد کرد؛ بسیاری از پژوهشگران اختراع لیزر گازی را نقطه عطفی در تاریخ فنآوریهای نوین میدانند.
چهل سال بعد از آزمایش او، ارتباط به وسیله لیزر به صورتی عادی در آمد و از آن در صنایع اینترنتی استفاده زیادی شد. «جوان» یک سال بعد در ۱۹۶۱ با درجهی دانشیاری به عضویت هیأت علمی موسسهی فنآوری ماساچوست (MIT) در آمد و خیلی زود در ۱۹۶۴ به سراُستادی (Full Professor) رسید.
لیزر گازی چیست؟
لیزرهای گازی دستهای از لیزرها هستند که برای کار، گازی (یا ترکیب چند گاز مانند هلوم-نئون) به داخل یک لولهی شفاف، مانند لامپهای لولهای فلورسنت، فرستاده میشود. عبور جریان الکتریکی از این لوله باعث رفتوآمد فوتون (نور) میشود؛ لیزر ساخته «جوان» اولین لیزری بود که میتوانست بیوقفه کار کند و به همین خاطر توجهها را به خود جلب کرد. در نوع دیگر این لیزرها از کربن دیاکسید (CO2) استفاده میشود که میتواند نور لیزری با توان بالا تولید کند؛ در رادارها، جوشکاری و برشکاری دقیق لیزری، این روش به کار میرود.
اهمیت لیزر گازی
در واقع لیزر گازی زیربنای ارتباط از طریق فیبر نوری است. در زمانی که زندگی میکنیم ارتباطات لیزری توسط فیبرهای نوری مانند رگهای خونرسان شبکهی جهانی (اینترنت) هستند. لیزرهای گازی هلیوم-نئون نخستین لیزرهایی بودند که به تولید انبوه رسیدند.
از آن ها در همهجا از دستگاههای اسکنر و پخشکنندههای انواع دیسکها گرفته تا پزشکی و پرینت و فنآوریهای نظارتی استفاده میشود.
البته کمکم فنآوری تازهی لیزرهای حالت جامد و دیودهای لیزری در حال جایگزین شدن هستند.
داستان اختراع از زبان علی جوان
لیزر نتیجه شناخت ما از طبیعت اتمها است؛ بهخصوص طبیعت موجی اتمها. ما طبیعت اتم ها را کشف کردهایم. در سال ۱۹۲۰ ساختار اتمها تا کوچکترین جزء، شناخته شده بود. کتابهایی در این رابطه نوشته شده بود.
در آن زمان بزرگانی مانند نیلز بور، اروین شرودینگر و انشتین و دیگران بودند که این اکتشافات را دنبال میکردند. مشکل است که شما با دقت بخواهید بگویید که در چه موقع یک نظر خلاق ظهور کرده است.
من تصور می کنم حتماًً نقطه شروعی در ابتدای این خط بوده، اما سرمنشا آن را کسی نمیداند. آدم در یک لحظه همه چیز را درباره اختراعش درک میکند؛ و این در حالی است که از انجام آن آگاه و باخبر نیستید و نمیدانید که دقیقاًً دارید چه میکنید. سپس بهطور ناگهانی همه چیز درست از آب در میآید و شما موفق به کشف یا اختراع آن چیز میشوید.
موقعی که من نظریهام را در رابطه با لیزر گازی دادم، بعضی از قسمتهای آن، اگر نه همهاش، را بر پایهی حضورم در کارهایی بود که مشغول انجام آن ها بودم.
اما ته دلم میدانستم که بالاخره میتوانم این لیزر گازی را اختراع کنم؛ درغیر این صورت اصلاً دنبالش را نمیگرفتم.
کسانی که از همان ابتدا نظر من را میدانستند، خیلی به آن بدبین بودند.
حتی آن هایی که در تیم من بودند و با من کار میکردند، در این رابطه شک داشتند. من این شک را در خیلی از آن ها دیدم. حتی فیزیکدانان خوب هم بعضی از وقتها در عقاید خودشان نامطمئن هستند، و یک جا با یک تردید نابهجا متزلزل می شوند.
یادم میآید موقعی که با یکی از شاگردانم در حال کار روی لیزر گازی بودیم، درست وقتی که برای آزمایش نهایی آماده شده بود، من به شوخی رو بهش کردم و گفتم «هی، اگر من کلید را بزنم و هیچ اتفاقی رخ ندهد، چه؟».
ناگهان انگار که ترسیده باشد صورتش سفید شد. من شروع به خندیدن کردم و گفتم «نه، نه، حتماًً کار میکند».
من این را به خاطر اطمینان او بیان کردم. سپس کلید را زدیم و همه چیز بهخوبی انجام گرفت. اما این مسأله ترس و تردید اغلب برای کسانی که در حال کشف و اختراع چیزی هستند اتفاق میافتد. آن ها نامطمئن و مضطربند؛ حتی وقتی که هیچ چیزی برای ترسیدن و اضطراب وجود ندارد.
البته گاهی هم که موضوع کار آزمایشهای بزرگ و مهم باشد قطعاً در خیلی موارد جای تردید وجود دارد؛ مثلاً به خاطر اینکه مبنای علمی آن کاملاً معلوم نیست و شما به عنوان یک دانشمند مجبور هستید که نظرات خود را آزمایش کنید و انجامشان دهید، حتی اگر دقیقاًً ندانید که نتیجه چه خواهد بود. اما خوب یقیناً بهتر است که مطمئن شوید که جواب به دست آمده حتماًً شما را به راهی که دنبال میکنید نزدیک کند.
ولی تنها چیزی که برای من مهم بود این بود که این لیزر گازی حتماًً کار کند.
قبل از دست زدن به هر اقدامی و گرد هم آوردن نفراتی که بتوانند در این زمینه من را یاری دهند، باید حتماً مطمئن میشدم که پروژه به نتیجه خواهد رسید.
در آن موقع تازه به گروهی که در حال تحقیق در آزمایشگاه تلفن بل در هیل موری نیوجرسی بودند ملحق شده بودم؛ در آنجا آن ها را متقاعد کردم که دست من را در راه این کار باز بگذارند تا بتوانم هر گونه آزمایشی که لازم است در رابطه با این لیزر گازی انجام دهم.
درست در همان زمان دو محقق دیگر آقایان «چارلز اچ. تاونس» و «آرتور ال. شاولو» راه دیگری را برای دستیابی به لیزر پیشنهاد کردند. در واقع نظریه آن ها بر مبنایی بود که ما اکنون آن را به عنوان «پمپ کردن لیزرهای نوری» میشناسیم؛ در این روش نور لیزرها توسط مکش با یک منبع نور زیاد استخراج میشود. نظریه من تماماً با آن ها متفاوت بود.
من در این راه از جریانات برقی استفاده کردم (نه یک منبع نور زیاد)، که انرژی الکتریکی را به نور لیزری تبدیل می کند؛ آن شیوه حالا با نام «لیزر گازی» شناخته میشود. این دو اختراع «پمپ کردن لیزرهای نوری» و «لیزر گازی» به طور کلی با همدیگر تفاوت دارند و برای مقاصد مختلف به کار گرفته میشوند.
به دلایل کاملاً فنی برای اولین مرتبه که میخواستم روی نظریه لیزر آزمایش انجام دهم، از دو گاز بیاثر هلیم و نئون استفاده کردم. برای شما توضیح میدهم که چگونه کار میکند:
داخل دستگاه لیزر، دو الکترود جریان برق را با دقت و آهسته از میان گاز عبور میدهند تا یک سری فعل و انفعالات در آن انجام گیرد. انرژی الکتریکی به عنوان یک انرژی درونی و ذخیره، به صورت فعال در اتمهای هلیم وجود دارد، بنابراین خود را به اتمهای شبیه روشنایی هلیم انتقال داده و سپس تغییر یافته و به یک نور لیزر تبدیل میشود.
فرآیند این اختراع دو سال به طول انجامید و شرکت بل مبلغ دو میلیون دلار روی آن سرمایهگذاری کرد. من نظریهام را در ژوئن سال ۱۹۵۹ در مجله «بررسی نامههای فیزیک» به چاپ رساندم؛ در آن زمان واقعاً درگیر عملی کردن نظریه بودم. قبلاً یک تیم گرد آورده بودم و مشغول آزمایش و اندازهگیری روی پارامترهای گرداننده در ترکیب گازی بودیم.
واقعهی مهمی که در ماه فوریه و مارس ۱۹۶۰ اتفاق افتاد، این بود که تیم ما موفق شد نظریهای را که در سال ۱۹۵۹ مطرح کرده بودم با موفقیت به انجام برساند. اما چند ماه دیگر وقت لازم بود که یک دستگاه فعال لیزر که میتوانست نور لیزر را از اتم ها استخراج کند ساخته شود.
من زمان را طوری تقسیمبندی کرده بودم که بتوانم این کار را قبل از کریسمس انجام دهم؛ و آن اتفاق که مدتها منتظرش بودم درست طبق برنامه در روز ۱۲ دسامبر سال ۱۹۶۰ اتفاق افتاد.
این برای اولین بار در تاریخ علم بود که نور لیزر از یک دستگاه لیزر گازی سرچشمه گرفته بود. من دقیقاً وقتی را که به ساعت مچیام نگاه کردم به یاد می آورم: ساعت دقیقاً ۴ و بیست دقیقه بعدازظهر بود و برف سنگینی در آن روز میبارید.»
نخستین سمپوزیوم لیزر
در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰) بسیاری از فیزیکدانان بهنام جهان از جمله علی جوان، چارلز هارد تاونز (برنده نوبل فیزیک)، الکساندر میخایلوویچ (برنده نوبل فیزیک)، سرجیو پریرا پورتو، نیکولاس برومن برگن، بوریس استوچف، پییریاکویی نوت، رایموند کیدر، آرتور لئونارد شالو و دهها فیزیکدان دیگر به ایران آمدند و در نخستین سمپوزیوم لیزر (سمپوزیوم در فیزیک بنیادی و کاربردی لیزر)، شرکت نمودند.
در مورد این سمپوزیوم علاوه بر گزارش Atomic Coherent States in Quantum Optics و کتابHighly Excited States of the Helium یک کتاب کوچک ۱۳۳ صفحهای از «آبراهام هرتزبرگ» با عنوان Developments in High Power Laser Research و یک جزوه ۱۸ صفحهای که «ویلیام ژوزف کوندل» منتشر نموده، کتاب قطوری هم در ۹۶۰ صفحه منتشر شدهاست.
در این مجمع علمی از تلاشهای «تئودور میمن» کاشف لیزر جامد یاد شد.
در نخستین سمپوزیوم لیزر در مورد تحقیقات نظری مبنی بر امکان نشر لیزری در ناحیه پرتو ایکس تبادل نظر شد و جوان درباره ی رزونانسهای اتمی و مولکولی در بیناب نمایی لیزری صحبت کرد و از جمله یادآور شد که امروزه میتوان پهنای وسیعی از بسامدهای امواج الکترو مغناطیس درگستره ی ماکروویو تا فرو سرخ دور و فروسرخ نزدیک را ترکیب و مقایسه کرد و با کمک روشهای شناخته شده، گستره این طیف را به ناحیه مرئی کشید.
علی جوان در این گردهمایی گفت که اکنون امیدوارانه به دنبال آن هستیم که در دهه ی کاربرد بیناب نمایی و دستیابی به دقت در اندازهگیری با مرتبههای بسیار بالا، از این شیوهها بهرهبرداری کنیم. برای این کار باید به عناصر ساده بازگردیم و بیناب آن ها را دوباره بررسی کنیم. اتم هیدروژن و هلیوم خنثی و یونیده باید دوباره مورد بررسی قرار گیرند. این کار مطمئناً به تعیین دگرباره ی ثابت پایای ریدبرگ و دیگر ثابتها و فرایندهای بنیادین، با دقتی بیشتر منجر میشود و به زودی مقدار نهایی سرعت نور را به دست خواهیم آورد.
این امر به همراه توانایی ما در اندازهگیری دقیق بسامد در ناحیه مرئی و فروسرخ منجر به دستیابی به ساعتهای اتمی بسیار پیشرفته خواهد شد.
این موفقیت میتواند آزمونهای بهتری در ارتباط با قوانین بنیادین طبیعت و حتی پیشبینیهایی از نسبیت عام را به دست دهد.
این سمپوزیوم ۲۹ آگوست تا ۵ سپتامبر ۱۹۷۱ با حمایت دانشگاه صنعتی شریف تهران و با همکاری دانشگاه اصفهان و مؤسسه ی فناوری ماساچوست (MIT) در دانشگاه اصفهان برگزار شد.
افتخارات
علی جوان عضو آکادمی ملی علوم و آکادمی علم و هنر امریکا و در مؤسسه تریسته برای ترویج علوم عضو افتخاری بود. جوان شاگرد «چارلز تاونز» بود که در سال ۱۹۶۴ به همراه الکساندر میخایلوویچ پروخورف و نیکولای گنادیویچ باسوف جایزه نوبل فیزیک را دریافت کردند.
جوان در سال ۱۹۶۰ موفق به اختراع لیزر گازی شد و در سال ۱۹۶۴ برای تحقیقات در زمینه لیزرهای گازی، مدال استوارت بالنتاین را از انستیتو فرانکلین دریافت کرد.
در سال ۱۹۶۶ برنده مدال بنیاد «فهنی و جان هرتز» شد و به عنوان Guggeheim Fellow شناخته شد.
این فیزیکدان ایرانی در سال ۱۹۷۵ مهمترین نشان انجمن نورشناسی امریکا یعنی مدال «فردریک ایوز» را از انجمن اپتیکال دریافت کرد.
در جملهای که در کنار این نشان حک شدهاست از آقای جوان به خاطر «پدیدآوردن یک دستگاه نورشناختی (لیزر گازی) با کاربردهای بیسابقه در پژوهشهای علمی» قدردانی فراوان شدهاست.
در سال ۱۹۷۹ به عنوان Humbolt Foundation Fellow شناخته شد.
جوان در سال ۱۹۹۳ جایزه ی علمی جهانی آلبرت اینشتین را دریافت نمود.
مجدداً در سال ۱۹۹۵ به عنوان Humbolt Foundation Fellow شناخته شد.
او همچنین در سال ۲۰۰۷ رتبه دوازدهمین انسان نخبه را در جهان از سوی نشریه تلگراف کسب کرد.
در ایران نیز پنجم دی روز لیزر به نام علی جوان نامگذاری شدهاست.
مناسبتی که برای نامگذاری این روز در نظر گرفته شد، مصادف با روز تولد وی است.
بازنشستگی
علی جوان تا پایان دورهی کاری خود در دانشگاه امآیتی ماند و از همانجا بازنشسته شد. نام او در کنار بزرگان فیزیک جهان مانند تئودور میمن، چارلز هارد تاونز، الکساندر میخایلوویچ و دیگران ثبت شده است؛ وی در ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ (۱۲ سپتامبر ۲۰۱۶) در ۸۹ سالگی چشم از جهان فرو بست.
پروژه یکصد میلیون دلاری در ایران
به نقل از پایگاه خبری-تحلیلی علمنا، در سال ۱۳۷۰ وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران (وزارت علوم امروزی) از علی جوان که آوازهاش در جهان نیز پیچیده بود دعوت میکند تا به ایران سفری داشته باشد و در زمینه های فناوری و علوم لیزر فعالیت های خود را انجام دهد. او با پذیرش این دعوت به ایران می آید.
علی جوان اما با دست پر به ایران می آید؛ او با خود همراه با چند طرح بزرگ علمی، طرح ساخت تداخل سنج امواج گرانشی را که هنوز در محافل بزرگ علمی آن روزها صرفاً پچ پچ هایی از آن میشد را برای مسؤولان عالی علمی کشور سوغات آورد. طرحی که در حدود دو سال دو نوبت او را به ایران کشاند و برایش جلسات متعددی با مقامات ایرانی برگزار کرد.
طرح او چه بود؟
طرح او که ساخت یک رصدخانه برای شکار امواج گرانشی بود (همان تداخل سنج امواج گرانشی) همراه با تحقیقات بسیار وسیع در زمینه فناوری لیزر همراه بود چرا که برای ساخت این تداخل سنج در یک بخش از آن باید امواج گرانشی بر اساس نظریه نسبیت عام انیشتین مورد بررسی و مطالعه قرار می گرفت و بخش بعدی و سخت ماجرا، بحث آشکارسازی توسط آنتن جدیدی بود که عمده پیچیدگی آن به خاطر فناوری لیزر یا پایدارسازی در یک بسامد معین است به شمار می رفت و مهمتر اینکه این موضوع در آن زمان تازه کشف شده بود و در صورت اجرایی شدن آن در ایران یک جهش بسیار بزرگ و سریع برای ایران و دانشمندان ما محسوب می شد.
برخی از اهدافی که ایران می توانست با اجرای این پروژه به دست آورد:
– جلوگیری از مهاجرت دانشمندان و فعالیت آن ها در مرز دانش و فناوری
– فعالیت ایران در زمینه علوم بنیادین
– این طرح در راستای علم و صلح در جهان به شمار می رفت
– دانشمندان کشورمان فناوری های لیزر را با دقت بسیار زیاد می آموختند
– نیروهای بسیار ماهر و متخصص در این زمینه تربیت میشد
– ایران پیشرو در حوزه تداخل سنج امواج گرانشی می شد
– الفبای مدیریت و فعالیت گروهی در یک پروژه علمی را می آموختیم
– بخشی از بدنه صنعت کشور رشد می کرد
نتیجه این جلسات این شد که یک مرکز تحقیقاتی برای رصدخانه امواج گرانشی در ایران ایجاد شود. ایده ای که در جهان علم بسیار بدیع و نو به شمار می آمد. رییس جمهور وقت، آیت الله هاشمی رفسنجانی در جلسهای که با حضور شخص آقای پروفسور علی جوان و وزیر علوم وقت، دکتر مصطفی معین برگزار شد، دستور اجرای این پروژه بزرگ ملی را می دهد. آن هم با بودجه مصوب که در سال اول آن مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار به آن اختصاص یابد.
کمی بعد ۲۵ سال عقب ماندیم!
کمی بعد، اجرای این پروژه که به وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران واگذار شده بود، به دلایل نامعلومی با کارشکنیهایی (که هم اکنون نیز در بسیار از پروژه های علمی کشورمان رایج است) مواجه می شود و پرونده این پروژه شروع نشده، بسته می شود.
پیگیری مشابه پروژه این بار توسط کنگره امریکا
نکته جالب توجه اینکه چند ماه بعد از دستور آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر ساخت این پروژه عظیم ملی، طرح ساخت تداخل سنج امواج گرانشی در کنگره امریکا (به صورت کاملاً اتفاقی) و طرحی مشابه در خصوص ساخت تداخل سنج امواج گرانشی ایران تصویب می شود.
دانشمندان و مسؤولین علمی ایالات متحده امریکا توانستند نتیجه سرمایه گذاریشان بر روی این پروژه را ببینند. بمب خبری در جهان علم منفجر شد. و لقب یکی از بزرگ ترین کشفهای قرن اخیر را از آن خود کرد، «کشف امواج گرانشی» توسط تداخل سنج امواج گرانشی «لایگو» که توانست مهر تأیید دیگری باشد بر نظریه نسبیت انیشتین و البته مهر تأیید دیگری بر دور اندیشی امریکایی ها در حوزه های علم و فناوری.