فین تک به معنای کاربرد نوآورانه فناوری در ارایهی خدمات مالی است. فین تک معادل Financial technology یا FinTech صنعتی در فضای اقتصادی است و به کمپانیهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند. شرکتهای فعال در زمینه فناوریهای مالی عموماً استارتآپهایی هستند که تلاش میکنند خودشان را در سیستمهای مالی جا بیندازند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند
دنیای پردازش آنلاین: فین تک ها طیف وسیعی از شرکتها و کسبوکارها را دربرمیگیرند که ممکن است مرحله استارتآپی را رد کرده باشند. استارتآپ کسبوکار کوچک و نوپایی است که حدوداً کمتر از دو سال عمر دارد و احتمال رشد سریع دارد و مقیاسپذیر است. بین کسبوکارهای کوچک و استارتآپها هم تفاوت وجود دارد. یک کسبوکار کوچک احتمال رشد سریع ندارد و مقیاسپذیر هم نیست.
مقیاسپذیر هم یعنی اینکه یک کسبوکار این توان را دارد با اندکی افزایش منابع، به تعداد بیشتری مشتری خدمت ارایه کند. بسیاری از ایدههایی که زمانی استارتآپ بودند با رشد سریع از مرحله استارتآپی بیرون میآیند و به کسبوکار واقعی تبدیل میشوند
فینتک ترکیبی از دو کلمهی Financial و Technology یعنی «امور مالی» و «تکنولوژی» است.
اما یک شرکت فینتک چکاری انجام می دهد؟
فین تک یا فناوریهای مالی معادل Financial technology یا FinTech صنعتی در فضای اقتصادی است و به کمپانیهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند.
هرچند وقت یکبار باید این سؤال را از خود بپرسیم که بدانیم دقیقاً درباره چه چیزی صحبت میکنیم. سادهترین تعریف از فینتک این است:
«کاربرد نوآوریهای فناورانه در ارایه خدمات مالی»
این تعریف با اینکه خیلی کوتاه و خلاصه است، دامنه بهشدت وسیعی را هم پوشش میدهد. چند نکته بسیار ساده در این تعریف وجود دارد که آن ها را مرور میکنیم:
فین تک لزوماً استارتآپ نیست
فینتکها طیف وسیعی از شرکتها و کسبوکارها را دربرمیگیرند که ممکن است مرحله استارتآپی را رد کرده باشند. استارتآپ کسبوکار کوچک و نوپایی است که احتمالاً کمتر از دو سال عمر دارد و احتمال رشد سریع دارد و مقیاسپذیر است.
بین کسبوکارهای کوچک و استارتآپها هم تفاوت وجود دارد. یک کسبوکار کوچک احتمال رشد سریع ندارد و مقیاسپذیر هم نیست. مقیاسپذیر هم یعنی اینکه یک کسبوکار این توان را دارد با اندکی افزایش منابع، به تعداد بیشتری مشتری خدمت ارایه کند. بسیاری از ایدههایی که زمانی استارتآپ بودند با رشد سریع از مرحله استارتآپی بیرون میآیند و به کسبوکار واقعی تبدیل میشوند.
پس هر استارتآپی بهطور عام و هر استارتآپ فینتکی بهطور خاص باید بتواند بعد از دو سال به یک کسبوکار واقعی سودده تبدیل شود. این قاعده وحی منزل نیست و ممکن است کسبوکاری تا سالها سود ندهد مثل آمازون اما کمتر کسی آمازون را یک استارتآپ میداند.
در ایران شرکتهایی در بخش خصوصی وجود دارند که زمانی استارتآپهایی بودند که تلاش کردند و با برنامههای مناسب امروز در فهرست ۵۰۰ شرکت برتر ایران قرار گرفتهاند.
فین تک لزوماً یک کسبوکار فناوری اطلاعات نیست
به دلایلی در ایران مفهوم فناوری معادل فناوری اطلاعات شده است، چون ترجمه از وبسایتهای انگلیسیزبان کار راحت و بی دردسری است، عموماً چنین معنایی از فناوری در اذهان عمومی جا افتاده و به همین دلیل و به اشتباه استارتآپ معادل شده با شرکت هایی که تنها در عرصه ی فناوری اطلاعات فعالیت دارند. درحالیکه بسیاری از استارتآپهای موفق دنیا در زمینههایی به غیر از فناوری اطلاعات فعال هستند.
حکایت فوق در خصوص فینتک هم مصداق پیدا کرده است.
بانکها مثل رسانهها قابلیت خوبی برای دیجیتالیشدن دارند؛ اما این بدین معنا نیست که همه فینتکها لزوماً در زمینه فناوری اطلاعات فعالیت میکنند. مثلاً تولید اسکناس پلیمری که قابلیت شستوشو دارد یک فعالیت فینتک است.
فینتک بیشتر از هر چیز با نوآوری گره خورده است
فینتکها کاربرد نوآورانه فناوری در حوزههای مالی هستند. وگرنه استفاده از فناوری بهطور عام و فناوری اطلاعات بهطور خاص به معنای فینتک نیست.
وقتی صحبت از فینتک میکنیم یعنی داریم نوآورانه از فناوری برای ارایه خدمات مالی استفاده میکنیم. نوآوری هم واژه بسیار مبهمی است و نمیتوان تعریف دقیقی از آن ارایه داد.
ولی آن چه مشخص است این است که نوآوری دیگر بهتنهایی و درون سازمانها اتفاق نمیافتد بلکه دهپانزده سالی هست که سازمانها به این نتیجه رسیدهاند برای اینکه نوآور باشند چارهای ندارند جز اینکه مرزهای سازمانشان را به روی آن هایی که بیرون هستند، باز کنند. به همین دلیل نوآوری باز در ۱۷ سال گذشته در دنیا موردتوجه جدی سازمانهای نوآور قرار گرفته است.
در ایران هم شرکتهای بزرگ فینتک چند سالی است که ارزش نوآوری باز را درک و درهای خود را به روی استارتآپها گشوده اند. وقتی به فینتک از این زاویه نگاه میکنیم همه چیز خوب و عالی است!
شرکتهای فعال در زمینه فناوری های مالی عموماً استارتآپهایی هستند که تلاش میکنند خود را در سیستمهای مالی جا بیندازند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند.
اساساً این رویکرد که شرکتهای فین تک زیرمجموعه بانک ها یا شرکت های فناوری باشند با روح فین تک در تضاد است و اگر تصور کنیم میتوان خدمات فین تک را درون همان کمپانیهای سنتی ارایه کرد ره به خطا برده ایم.
مرکز ملی تحقیقات دیجیتال (National Digital Research Centre) در دوبلین ایرلند فین تک را اینگونه تعریف میکند:
نوآوری در خدمات مالی:
این عنوان برای نامیدن گستره وسیعی از اپلیکشنهای فناورانه به کار میرود که در بخش زیادی از ابتدا تا انتهای زنجیره ارزش محصولات مصرفی کاربرد دارند.
همینطور تازه واردانی که بازیگران فعلی را به رقابت فراخواندهاند و نیز برای نامیدن پارادایم های جدیدی مانند بیتکوین استفاده میشود.
فینتک اشارهای است به اپلیکیشنهای جدید، فرایندها، محصولات و مدلهای کسبوکار جدید در صنعت خدمات مالی.
این راهحلها به ۵ حوزه قابل تقسیم است:
۱.بخش بانکداری یا بیمه که به عنوان بخش های بالقوه کسب و کار شناخته میشوند. راهحل هایی که برای صنعت بیمه هستند اغلب InsurTech خوانده میشوند.
۲.راهحل هایی که به فرایندهای پشتیبانی از کسب و کارها اشاره دارند مانند اطلاعات مالی، پرداختها، سرمایهگذاری، تامین مالی، مشاوره و فرایندهای حمایت متقابل.
یک مثال راهحلهای پرداخت موبایلی یا همراه است.
۳.سومین دسته آن هایی هستند که با تمرکز بر بخشی از مشتریان در حوزههایی مانند بانکداری خرد، بانکداری اختصاصی و بانکداری شرکتی و همینطور بیمه های عمر و غیر آن مشخص میشوند. یک مثال بیمه هایی هستند که کارمزد و هزینه بیمه هایی غیر از بیمه های زندگی را از طریق رفتار مشتری محاسبه میکنند.
۴. چهارم، فرم تعاملی کسبوکار با کسبوکار (B2B)، کسبوکار با فرد (B2C)، مشتری با مشتری (C2C) است. به عنوان یک مثال راهحل های تجارت اجتماعی C2C در این بخش قرار میگیرند.
۵.در نهایت راهحل هایی هستند که با توجه به موقعیت بازارشان گستره وسیعی را شامل میشوند. برخی به عنوان مثال خدماتی مانند سیستمهای مدیریت مالی شخص (PFM) و برخی بر راهحل های قرض دهی نفر به نفر (peer-to-peer lending).
صنعت خدمات مالی و سرمایهگذاری از لحاظ حجم داده هایی که در عملیات روزمره تولید میکند و همچنین حجم اطلاعاتی که با هدف ایجاد تصمیمهای موثر تجاری، تحلیل و پردازش مینماید، یکتاست. شرکت های فینتک با جمع آوری و تحلیل پیشرفتهی این دادهها و همچنین با به کارگیری تکنولوژیهای خلاقانه باعث کمتر شدن زمان و انرژی صرف شده جهت انجام امور مالی، بانکی و سرمایه گذاری می شوند.
استارتاپهای فین تک تقریباً در تمام زمینههای صنعت امور مالی و بانکی همچون بانکداری سنتی، کارت های اعتباری، امور پرداخت، وامهای شخصی و کسب و کارها، بیمه، واسطه گری و مدیریت داراییها، و حتی تسهیلات خرید املاک و مستغلات در حال خلق خدمات و محصولات نوآورانه هستند.
علی رغم سرو صداهای رسانه ای اخیر درباره فینتک، این موضوع چندان چیز جدیدی نیست. بازیگرانی در این حوزه وجود داشتهاند که تلاش کردهاند با ادغام تکنولوژی در کسب وکارشان، محصولات و خدماتی را برای تسهیل امور مالی ارایه دهند.
پیشرفت های اخیر در فناوری های موبایل، تحلیل دادهها و نوعی کمبود توجه اولیه در بخش سنتی بازارهای مالی این فرصت را فراهم کرده تا شرکت های جدید فین تک رشد چشم گیری داشته و نام آن را بر سر زبانها آورند.
فین تک باعث شده تا حوزههای غیر جذاب و قدیمی در خدمات مالی جانی تازه بگیرند و به طور همزمان توجه بسیاری از طرف شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر و سرمایه گذاران خصوصی دریافت کنند.
بسیاری معتقدند که فینتک، آیندهی صنعت خدمات مالی و بانکداری است.
منبع: ماهنامه دنیای پردازش