اگرچه خصوصیسازی آنطور که باید و شاید درطول سالهای گذشته عملی نشده است و کارخانههای دولتی بهشکلی که درقانون برخصوصیسازی آنها تاکید شده بود بهبخش خصوصی واگذار نشدهاند، نیمنگاهی بهصنایع مختلف بهویژه آنچه درصنعت خودروسازی کشور و صنایع پاییندست آن میگذرد نشان از این واقعیت دارد که هرجا پای انتخاب مدیران توانمند و متخصص در آن صنعت بهمیان آمده است، ردپای شرکتهای خصوصی بهچشم میخورد
به گزارش سایت ماهنامه دنیای پردازش به نقل از اخبار خودرو، زیاد عجیب نیست؛ رشد سریع بخش خصوصی درمقایسه با حرکت لاکپشتی صنایعی که توسط بخشهای مختلف دولتی اداره میشوند. حتی وقتی خودتحریمیهای ناشی از بوروکراسی اداری را نیز درمسیر حرکت شرکتهای خصوصی درنظر میگیریم و بازهم نشانههایی از حرکت رو بهرشد را نسبت بهدولتیها درعملکردشان میبینیم. آری؛ صحبت از انتخابهای حساس برای پستهای مدیریتی حساس است و دلسوزی بیشتری کهصاحبان بخش خصوصی برای انتخاب مدیران ارشد برای کسب و کارشان بهخرج میدهند.
اگرچه خصوصیسازی آنطور که باید و شاید درطول سالهای گذشته عملی نشده است و کارخانههای دولتی بهشکلی که درقانون برخصوصیسازی آنها تاکید شده بود بهبخش خصوصی واگذار نشدهاند، نیمنگاهی بهصنایع مختلف بهویژه آنچه درصنعت خودروسازی کشور و صنایع پاییندست آن میگذرد نشان از این واقعیت دارد که هرجا پای انتخاب مدیران توانمند و متخصص در آن صنعت بهمیان آمده است، ردپای شرکتهای خصوصی بهچشم میخورد و مجموعههایی که بهنوعی وابسته بهدولت هستند، مدیران به خوبی بخش خصوصی را بر راس خود ندیدهاند.
تاجاییکه بررسی عملکرد این شرکتها نشان روشنی از این واقعیت دارد که پیشرفت و ارتقای شرکتهایی که مدیران ارشدشان را از بدنه فنی و کارشناسی خود برگزیدهاند بهمراتب چشمگیرتر از مجموعههایی بوده است که مدیرانی ناآشنا بهفضای کاری را تنها بهواسطه برخی سفارشها بهعنوان سکاندار برگزیدهاند. آنچه درشرایط فعلی میتواند صنایع خودروسازی و وابسته بهآن را از رکود و درجازدنهای مکرر نجات دهد، استفاده از پتانسیلهای مدیریتی قدرتمندی است که دربدنه فنی و مدیریتی شرکتهای بزرگ بهوفور وجود دارند، اما درکمال بیمهری و درسکوت مشغول بهکارند.
نیمنگاهی بهشرکتهای بزرگ فعال درصنعت خودرو و صنایع وابسته بهآن از تولید قطعات گرفته تا تایرسازان و تولیدکنندگان روانکار حکایت از دستبالای شرکتهای دولتی و شبهدولتی درمدیریت و اداره آنها دارد. این شرکتها که بارها درباره خصوصیسازی آنها و واگذاریشان بهبخش خصوصی بحث بهمیان آمده است، گویا فعلا قرار نیست بهدلیل سود بالایی که بههمراه دارند بهبخش خصوصی واگذار شوند.
اما حداقل این انتظار را میتوان از صاحبان اصلی سهامشان داشت که درانتخاب مدیران ارشد انتخابهای سفارشی را کنار بگذارند و مدیرانی را برگزینند که از بدنه صنعت، خود را بهراس هرم رساندهاند.
نمونه واضحی که میتوان از آن بهعنوان یک انتخاب خوب توسط شرکت سرمایهگذاری تامیناجتماعی نام برد، مدیری برآمده از دل صنعت تایر در راس بزرگترین شرکت تایرسازی ایران است؛ مدیری کاملا فنی و آشنا بهصنعت که میتواند روزهای روشنی را برای یکی از حساسترین صنایع کشور یعنی تایرسازی رقم بزند و بهتجربهای موفق برای بسط دادن بهسایر صنایع وابسته بهخودرو تبدیل شود.